۱۳۹۲ آذر ۲۳, شنبه

عمرچه زود می گذرد

   
               
به مناسبت روز جهانی بیمه 4 دسامبر
بیمه با گستردگی کنونی در قرن بیستم به وجود آمد و شاید رمز همگانی شدن آن در این قرن، وجود کارخانه ها، کارگاهها و جمعیت فراوان کارگر بود که از یکسو سوانح و حوادث، سرمایه های صاحبان کارخانه ها را تهدید می کرد و از سوی دیگر، اشتغال به کارهای سخت و دشوار کارگران در این مراکز، آنان را در معرض خطرات گوناگون قرار می داد و می بایست برای آینده آنان و فرزندان و خانواده هایشان فکری می شد.
 از این رو، بیمه های عمر، حوادث، نقص عضو، بیماری، از کارافتادگی، پیری، بیکاری، بازنشستگی و ... رواج یافت و بنیان گذاران اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز در سال 1948 میلادی، بدان تصریح کردند و دولتها را به پیاده کردن این حق انسانی واداشتند.

شاید بهتر باشد اینگونه بگوییم سه عامل، زمینه پیدایش بیمه را در دنیا و تاریخ فراهم آورده است. اول نفع شخصی و اهمیتی که هر فرد برای منافع خود در نظر می گیرد. دوم، احساس خیرخواهی و نوع دوستی و سوم احساس سرنوشت مشترک  که می توان از آن به احساس صنفی نیز تعبیر نمود. ممکن است بپرسیم چرا بیمه ؟
 اما در نظر داشته باشیم اختلاف شرایط، امکانات، ویژگی های طبیعی، چگونگی نظام های حاکم بر اجتماعات و استعدادهای افراد، ایجاب می کند که زندگی همه انسانها در یک سطح نباشد و همگی نتوانند از درآمد مساوی برخوردار شوند. از دیرباز، بشر شاهد محرومیت ها و کمبودهای فراوانی بوده، بیکاری، بیماری، نقص عضو و حوادث از جمله مواردی هستند که نیاز به بیمه را هر چه بیشتر بارز و مشخص می کند.
در نظر بگیریم ما در زندگی تعهدات گوناگونی داریم.خانه ای که مورگیج آن را می پردازیم ، فرزندانی که هزینه تحصیل آنان با ماست و خانواده ای که حداقل بخشی از هزینه های آن را متعهدیم. آیا هیچ فکر کرده ایم اگر روزی عمرمان به سر آمد، تکلیف آنچه ما در آن شراکت داشته ایم چه خواهد شد؟
کسانی که دوستشان داریم بعد از ما چگونه می توانند اداره زندگی را به عهده بگیرند؟مورگیج ما را چه کسی پرداخت خواهد کرد؟ آیا برای منزلمان از بانک بیمه ای گرفته ایم؟ آیا از بندهای مختلف بیمه مان اطلاع کافی داریم؟
آیا می دانیم که چرا باید به جای بیمه وام مسکن ، بیمه عمر داشته باشیم ؟
آیا می دانیم خانواده ما و به عبارت صحیح تر هر کسی که آینده او برای ما مهم است می تواند با بیمه عمر ما، زندگی آسوده تری داشته باشد؟
آیا می دانیم با بیمه عمر می توانیم همه آنچه که برایش سالها زحمت کشیده ایم را حفظ نماییم ؟ آیا می دانیم با داشتن بیمه های مختلف، خصوصا بیمه عمر، احساس قدرت و اعتماد به نفس بیشتری داریم؟  
روزهای زندگی چون باد سپری می شوند و تقویم ما برگهایش را به چشم برهم زدنی تعویض می کند. تجربه این گذر به ما می گوید فردا چون امروز نیست. امروز برای فردایمان فکر می کنیم  و باور کنیم که فردا را باید امروز ساخت. از تجربه دیگران درس بگیریم، چرا که گاه تجربه کردن بسیار پرهزینه و غیرقابل جبران است. گمان ما بر این است که باید جواب چراهای بیمه را در سیستم آموزشی مان جستجو کنیم .  به امید آنکه جامعه ما روز به روز به این مهم بیشتر ارزش نهد.
 به راستی ما از آن دسته آدمها هستیم که پس از تجربه به سراغ بیمه های مورد نیازمان می رویم ؟ !
*مطالب این مقالات صرفن در جهت اطلاع رسانی می باشد و به هیچ عنوان جایگزین مشاوره با متخصصین مربوطه نمی شود.*