۱۳۹۱ تیر ۸, پنجشنبه

نیازهای اجباری، چقدر در زندگیتان جا دارند؟

سال گذشته پدرم مهمان من بود، پس از مدت کوتاهی سرخرگ قلبش پاره و ناچارا عمل جراحی بزرگی را پشت سر گذاشت. تمام هزینه های بیمارستان از جانب بیمه پرداخت شد. امسال نیز که وی دوباره به کانادا آمد، به صورت اورژانسی تحت عمل جراحی روده قرار گرفت و دوباره هزینه های بیمارستانی او از طرف شرکت بیمه پرداخت شد. باید خدا را شکر کنم که علاوه بر اینکه پدرم سلامت خود را بازیافته، بیمه مسافرتی را اخذ کرده بودم در غیر این صورت واقعا نمی دانستم با هزینه های گزاف بیمارستانی چه باید می کردم!
مهناز.ش - تورنتو

فکر می کنید همه چیز در بیمارستان رایگان است؟



شاید شما از آن دسته افرادی هستید که تا کنون در بیمارستان بستری نشده اید و گمان می کنید از آنجا که تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی (اهیپ) هستید در صورت بستری شدن در بیمارستان همه چیز رایگان خواهد بود و یا تفاوت بین اتاق های خصوصی و غیر خصوصی را ندانسته و فکر می کنید همه در بیمارستان های اینجا به یک اندازه سرویس خواهند گرفت!  هزینه های بیمارستان معمولا در این اندازه خلاصه نمی شود. همه ما کم و بیش با هزینه های پارکینگ در بیمارستان، کرایه تاکسی و از همه بدتر ناتوانی کار کردن در دوره بستری روبرو هستیم. در دوران نقاهت هیچ یک از اشخاص تحت درمان در بیمارستان، هزینه های عادی شان قطع نخواهد شد. فرد بیمار همچنان مشکلات پرداخت اجاره و یا قسط منزل را در پشت همه هزینه هایش یدک می کشد و زمانی که هزینه های بیمارستانی نیز به آن اضافه شود، آرامش روحی و فکری او را طبعا بر هم خواهد زد. امروز شما را با نوع دیگری از بیمه آشنا می کنیم. این بیمه حفاظت فرد بیمار در روزهای بستری شدن در بیمارستان را در ابعاد خوبی به عهده خواهد گرفت.

۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

شاید روزی از خاطرم بروی! واقعا اگر روزی دچار حواس پرتی و یا فراموشی شویم چه خواهد شد؟

روزهای زندگی پر از خاطره است. خاطره هایی که با خطوطی معوج و رنگین در ذهن ما گاه ماندگار و گاه در اعماقش بایگانی می شوند. هر روز که از خواب بر می خیزیم کارهایی که باید انجام دهیم مرور می کنیم، فرزندانمان را با اسم صدا زده، شاید هم آنها را بوسیده و از خانه خارج می شویم. در محل کار نیز همکارانمان بخشی از دوستانمان را تشکیل داده و در قسمتی از خاطراتمان سهیم هستند. این تصویری از یک روز عادی بسیاری از ماست. روزی که برایمان شاید دلچسب، خاطره آور و یا استثنایی نباشد، اما در حقیقت همین روز یکنواخت و گاه خسته کننده می تواند یکی از زیباترین زمان های زندگی ما باشد و هنگامی معلوم خواهد شد که اسم ها را به اشتباه صدا زده و یا آدرس ها را فراموش کنیم! واقعا اگر روزی دچار حواس پرتی و یا فراموشی شویم چه خواهد شد؟ چه کسی از ما نگهداری خواهد کرد؟

در دوران بیماری چه کسی تعهدات ما را پرداخت خواهد کرد؟

زندگی بدون بیماری و تصور شرایطی همواره سرشار از سلامتی بسیار زیباست. طبعا فکر کردن درباره بیماری ها، بسیاری از افراد را دچار نگرانی و اضطراب می کند. از بیماری های قلبی گرفته تا سرطان ها و حتی افسردگی جزو نگرانی های مهم دنیای امروزی است. بیماری های قلبی مهمترین عامل مرگ در هر دو جنس زن و مرد است. بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری های امریکا، این بیماری ها عامل حدود ۲۹ درصد مرگ های بانوان است. علاوه بر مرگ زودرس، مهمترین عوارض بیماری های قلبی، ایجاد معلولیت و ناتوانی در بیشتر مبتلایان است.

به کدام یک از آرزوهای مهاجرت رسیده ایم؟



برای برخی از ما مهاجرت پدیده ای سخیف و پیچیده نبوده است. صرف نظر از سپری کردن مراحلی مانند پیدا کردن کار، محلی برای زندگی و شناخت الگوهای فرهنگی و قوانین جدید که برای همه مهاجران، امری اجتناب تاپذیر محسوب می شود باید در نظر داشت برای بسیاری از افراد، تعریف مهاجرت با خاطراتی تلخ و دردناک همراه است. در جهانی زندگی می کنیم که طبق برآورد سازمان های مدافع بشر، سالانه بین 600 تا 800 هزار انسان توسط قاچاقچیان از مرزها عبور داده شده و به فروش می رسند. بسیاری از این افراد مورد بدرفتاری و کارهای غیر قانونی قرار می گیرند و با اینکه در انتها تعریفشان از حضور در کشور میزبان، مهاجرت است اما باید گفت شرایط زندگی مناسبی ندارند.

برنامه دولت فدرال و سردرگمی کودکان بیمار و والدینشان

خانواده ها و والدین بیمار در برنامه ای که بر اساس قول های انتخابی دولت فدرال در مورد یاری رسانی به این پدر و مادرها تنظیم شده است، جایی برای خود نمی بینند. در اوایل ماه جاری، دولت فدرال اعلام کرد که دولت به خانواده هایی که فرزندشان در حادثه ای مفقود شده یا از بین رفته است، پرداخت مبلغ 350 دلار را به طور هفتگی در نظر گرفته و این پرداخت به مدت 35 هفته ادامه می یابد که در این موقعیتی است که چنین خانواده هایی درگیر شرایط و موقعیت خاص بوجود آمده در اثر مرگ یا گم شدن فرزندشان هستند. همچنین قول داده شده بود که والدینی که به دلیل بیماری فرزندشان قادر به کار کردن نبوده و می بایست در خانه وظایف مراقبت از آنها را به عهده بگیرند هم در این طرح گنجانده شوند. اما امروز شرایط به گونه ای است که افرادی مثل خانم شارون رات، که اخیرا دخترش کالین در حال گذراندن مراحل درمان سرطان بوده و این خانم در این مدت مجبور به گرفتن مرخصی بدون دستمزد شده است، از دولت فدرال توضیح می خواهند. آنها می خواهند بدانند که چرا برای افرادی در چنین موقعیت های دشواری هیچ جایی در این طرح در نظر گرفته نشده است.

روز جهانی ام. اس

در آستانه روز جهانی ام. اس قرار داریم. بیماری ام. اس یك بیماری خود ایمنی است و سیستم ایمنی به اشتباه باعث آسیب به خود می شود. این بیماری اولین بار در1849 شناخته شد. اولین توصیف شناخته شده از فردی با این بیماری به قرن 14 در هلند بر می گردد. حدود 2/5 میلیون فرد شناخته شده با ام اس در دنیا وجود دارد. حدود 400 هزار نفر در امریکا ام اس دارند. در انگلستان حدود 70000 نفر ودر کانادا هم حدود 50000 نفر بیمار ام اس هست. بیشترین آمار ام اس در دنیا در اسکاتلند است که بیش از 105000نفر بیمار ام اس دارد متوسط سن شروع 30سالگی و متوسط سن تشخیص 37سالگی است. متوسط سن شروع بیماری و تشخیص توسط پزشک در بیماری ام اس 4 تا 5 سال است. سیاهان نصف سفید پوستان به ام اس مبتلا می شوند. در دو قلوهای همسان اگر یکی از انها به ام اس مبتلا شوند شانس احتمال ابتلا دیگری 30 در صد است.

ثبات نهاد خانواده به هر قیمتی؟



 برای اولین بار در سال 1993 مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، 15 ماه مِی را به عنوان روز جهانی خانواده اعلام كرد. شعار این روز در سال جاری "کنترل فقر خانواده ومحرومیت اجتماعی" است. اگر بخواهیم به فقر و محرومیت اجتماعی خانواده بپردازیم باید آن را در دهکده جهانی تعریف کرده و به تبع آن رفع این معضل را هم در همین سطح معنا کنیم. با این نگاه، جهان به تعبیر سعدی شاعر بزرگمان، " یک پیکر" دیده شده و باید مواجهه این خانواده را با رنج ها و مصائبی که بر پیکره اش وارد می آید یکسان تفسیر و برخورد نمود. اما آیا امروز در این خانواده ی بزرگ آرام وقراری هست؟ آیا تنها با تأمین نیازهای اولیه ی مادی، آرام و قرار به آدمی، خانواده و پیکره ی عظیم بشریت بازمی گردد و آیا حتی همین وسایل ابتدایی حیات و معیشت برای همه ی آدمیان و خانواده ها در همه جای دنیای امروز به یک میزان فراهم است؟

دل نگرانی هایتان فقط به دلتان آسیب نمی زند



دسته ای از افراد با تمام مشکلاتی که در زندگی دارند روزشان را با روی خوش آغاز می کنند. از دیدن رنگ برگهای درختان به شعف می آیند و در کل همه چیز را خوب دیده و خوب می شنوند. باید گفت تعداد این افراد در جهان کنونی روز به روز رو به کاهش است و در مقابل افراد بیشتری به هزاران دلیل مختلف با دل نگرانی که به آن نام استرس داده شده سردرگریبانند. . از نظر علمی، استرس عبارت است از عدم تناسب بین تقاضاها در زندگی ما و منابعی كه برای برآوردن آنها داریم. در حقیقت استرس یك واقعه نیست. بلكه واكنش فرد نسبت به یك واقعه است. شما از کدام گروه هستید؟ آیا جزو آن دسته اید که اغلب ساعات روز را با نگرانی و عصبانیت نسبت به وقایع اطرافتان سپری می کنید؟ آیا احساس شادی، زیبا دیدن و تجزیه مثبت از سخنان اطرافیانتان را از دست داده اید؟ باید گفت زمان های زیادی احساس قربانی بودن محض به ما دست می دهد و آن شرایطی است که با استرس در برابر رویدادی به ضعف روحی می رسیم و هنگامی که نتوانیم آن را کنترل کنیم جسممان را نیز بی آنکه بدانیم به سوی انواع بیماری ها هدایت کرده ایم.

کارت اهیپی که گاه در آن چیزی نیست

خیلی دردناکه نه؟ من برای جراحی سرطانی که مبتلا شدم 11 ماه باید در نوبت می ماندم تا اینکه د رکوبا جراحی را ملاقات کردم. زمانی که بیماری ام را برایش توضیح دادم او گفت که چنین عملی را می توانم در کوبا انجام دهم هزینه این عمل در آنجا پنج هزار و چهارصد دلار کانادایی می شد. از سوی دیگر پسرم شرایط عمل مرا در امریکا بررسی کرد، هزینه عمل من در آنجا شصت و هشت هزار دلار می شد و من فقط دو هفته در نوبت می ماندم. این بسیار شگفت آور است که من در جایی که شرایط درمانی رایگان دارد باید 11 ماه منتظر می ماندم و فکر می کردم آیا سیاستمداران و وزرای ما نیز چنین دوره انتظاری را دارند؟!!! آیا آنها برای داروهایشان با چنین اعدادی روبرو هستند. باید بگویم در موقعیت بسیار بدی قرار گرفته ام . Bob Vankerrebroeck موقعیت کاری بسیارخوبی داشتم. تا روزی که به سرطان مبتلا شدم. برایم تعجب آور بود زیرا در خانواده من سابقه این بیماری دیده نشده بود و از هر نظر فامیلی سلامت محسوب می شدیم.

مهمان 2 سانتی متری و زندگی جدیدم

همه چیز از روزی آغاز شد که با یک کمر درد خفیف از خواب بیدار شدم. روزها گذشت بدون اینکه آرامش جسمی ام را بازیابم. علت های زیادی می توانست عامل درد من باشد، اطرافیانم از من در مورد خم شدن ناگهانی، برداشتن وسیله ای سنگین بدون دقت لازم و یا افتادن از بلندی سوال می کردند و من از آنجا که خودم هیج کدام را در چند روز گذشته تجربه نکرده بودم حدس می زدم در اثر نشستن زیاد بر حسب شغلم به این روز افتاده باشم. در ابتدا "بی توجهی" و بعد از روی ناچاری " استراحت" هیچ یک نتوانست مرا درمان کند. عکسها و آزمایشات متعدد که در ابتدا برایم شوخی می آمد مرا به داستان جدی تری کشاند. درست روی مهره های کمرم غده ای جا خوش کرده بود و مهمانی این دوست فقط 2 سانتی متری فصل جدیدی از زندگی به رویم گشود. من که در طول زندگی 13 ساله ام در تورنتو حتی یک بار به بیمارستان نرفته بودم حالا دیگر از پارکینگ بیمارستان و قبض های دو رقمی روزانه اش گرفته تا بخش جراحی و پاتولوژی و داروهای سرسام آورش همه و همه را خیلی خوب می شناختم. برای تغییر زندگی هیچ یک از ما قرار نیست اتفاق بزرگی از قبل به ما هشدار بدهد، می شود یک شب مانند من سلامت خوابید و روز بعد وارد مرحله دیگری از زندگی شد. مرحله ای به نام بیماری و بدنبالش بیکاری...... محمد- ص، تورنتو ***

امروز که سلامت هستید با ما تماس بگیرید

زمانی که آمار و سالگردهای جهانی بهداشت را مرور می کنیم متوجه رشد سریع و حتی سبقت مقام بیماری ها در هر سال می شویم. تا کنون علت مرگ و میر در جهان بیماری های قلبی عروقی بوده و سرطان در مقام دوم قرار گرفته بود. افزایش استفاده از سیگار در کشورهای در حال توسعه موجب شده که بیماری‌های سرطانی در کشورهایی مانند چین، روسیه و هند به شدت افزایش یابد و سرطان گام به سوی مقام اول مرگ و میر در جهان بردارد. کارشناسان معتقدند که تا 20 سال آینده تعداد بیمارانی که تشخیص سرطان در آنها قطعی می‌شود به 27 میلیون نفر خواهد رسید و مرگ و میر ناشی از سرطان به 17 میلیون نفر در سال خواهد رسید. استفاده از سیگار در کشورهای در حال توسعه روبه افزایش است و رژیم غذایی پرچرب در این کشورها ادامه دارد. سیگار، غذاهای چرب و عدم فعالیت ورزشی منجر به افزایش سرطان می‌شود.

زنی دوراندیش هستید؟

طبعا هیچ‌كس تمایل ندارد در روزهای سخت زندگی مانند یك ملخ باشد. احتمالاً اكثر شما داستان مورچه و ملخ را شنیده‌اند. اما بهتر است ابتدا مروری كوتاه بر این داستان داشته باشیم. «در یكی از روزهای تابستانی یك ملخ كه بسیار شادمان بود در حال تفریح كردن و آواز خواندن بود. مورچه‌ای از آنجا می‌گذشت و تكه غذایی را با مشقت فراوان به سمت لانه‌اش حمل می‌كرد. ملخ به مورچه گفت: چرا به جای اینگونه كار كردن و رنج كشیدن نمی‌ایستی و با من صحبت نمی‌كنی؟ مورچه پاسخ داد: من دارم برای زمستان غذا ذخیره می‌كنم و به تو هم نصیحت می‌كنم كه همین كار را بكنی. اما ملخ جواب داد: چرا باید برای زمستان ناراحت باشم، در حال حاضر غذای فراوانی دارم تا بخورم.

سلامتی، بهترین لباس، بر تن ما

سلامتی بهترین لباسی است که بر تن داریم. اگر بدن انسان را به منزله یک ساختمان درنظر بگیریم همان طوری که استحکام بنا به کیفیت مصالح و مواد و نوع کار بستگی دارد مراقبت بهداشتی جسم هم همانند همان ساختمان با چگونگی نگهداری از آن ارتباط مستقیم و اهمیت زیادی در ادامه سلامتی وحیات جسم دارد. بهداشت، عبارت است از علم و هنر پیشگیری از بیماری ها، طولانی کردن عمر و بالا بردن سطح سلامت و توانایی بشر که اگر تک تک افراد جامعه سالم باشند می توان در مجموع ، جامعه ای سالم و توانا به وجود آورد. هفتم اپریل هر سال، روز جهانی بهداشت نامگذاری شده است. در چنین روزی در سال 1948 میلادی در نیویورک ، نخستین اساسنامه ی کنفرانس بین المللی بهداشت از سوی سازمان بهداشت جهانی تدوین گردید از آن سال به بعد همه ساله چنین روزی به عنوان روز جهانی بهداشت در کشورهای مختلف گرامی داشته می شود. تمرکز روز جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۱ بر روی مقاومت به داروهای ضد میکروبی و گسترش جهانی آن بود، زیرا مقاومت به داروها و گسترش جهانی آن باعث از بین رفتن اثربخشی بسیاری از داروهایی می شود که در درمان بیماری هایی موثرند. هدف سازمان بهداشت جهانی، فراهم کردن حداکثر امکانات بهداشتی و سلامتی برای کلیه انسانها در روی زمین است.

شرکت بیمه در سال سپری شده



 زمانی که مقاله ما را مطالعه می فرمایید تقریبا در آستانه روز سیزدهم فروردین که روز طبیعت است قرار داریم. روزهای نوروزی به سرعت سپری شد و بار دیگر همه در مسیر کار و تکاپوی ترقی شغلی قرار گرفته اند. ما نیز همگام با هموطنان دیگر ساکن تورنتو سعی در اطلاع رسانی در زمینه بیمه با شیوه های جدیدتر داریم. آنچه پشت سر گذاشته ایم سراسر تجربه هایی بوده که به ما کمک می کند مسیر هایی راحت تر، ساده تر و دوستانه تر را برای برقراری ارتباطی نزدیک تر با جامعه ایرانی انتخاب کنیم. در طول 10 ماه گذشته با ماهنامه بیمه سعی در انتقال آنچه در شرکت بیمه گذشته به مشتریان خود داشته ایم و این کاری است که در کنار فرستادن کارت های تبریک به مناسبت های مختلف صورت می گیرد. در بخش تبلیغاتی این شرکت شما مانند سالهای گذشته هر هفته خواننده مقاله ما بوده اید که این علاوه بر افتخار همراهی شما ، به ما کمک کرده تا نقاط مورد توجه خوانندگان را یافته و بتوانیم در همان مسیر قدم برداریم.

آیا بیمه سوپر ویزا ماجرای پیچیده ای است؟


از زمانی که داستان سوپر ویزا آغاز شده تا به امروز، واکنش های متفاوتی از سوی افراد مختلف دیده شده. برخی داشتن بیمه اجباری را معضلی در راه گرفتن ویزای والدینشان تعبیر می کنند و برخی از آن ماجرایی دور از واقعیت اصل سوپر ویزا تعریف می کنند در حالی که سوپر ویزا ماجرای پیچیده ای ندارد. سالها پیش، زمانی که نوشتن مقالات بیمه را در مجلات آغاز کردیم از لزوم داشتن بیمه های مسافرتی و صدماتی که نداشتن آن می تواند به زندگی میزبان و آرامش مهمان بزند بارها و بارها نوشته و در همین زمینه برنامه تلویزیونی نیز داشته ایم. تقریبا باید گفت به لطف اطلاع رسانی از جانب متخصصان بیمه و دانش لزوم بیمه های مختلف در اقشار مردم، امروزه دیگر کمتر کسی بدون بیمه، خود و خانواده اش را در معرض ریسک قرار می دهد. بنابراین داستان سوپر ویزا و بیمه آن، سوژه جدیدی برای مردم محسوب نمی شود و اجباری بودن آن نیز، نکته غامضی نیست.

به فردای بازنشستگی ، امروز بیندیشیم



در قرن 19 ميلادی فكر كمك به افرادی كه سالهای بسياری را در امور خدمات به سر برده اند در برخی از كشور های اروپايی شكل گرفت. از سال 1869 قانونی در انگلستان وضع شدكه به موجب آن به مقامات سياسی پس از مدت معينی خدمت، حقوق بازنشستگی پرداخت می شد. تاریخچه بازنشستگی به سال 1880 میلادی در آلمان برمی گردد، زمانی که بیسمارک، صدراعظم آلمان، با مشکلات و نارضایتی های جمعیت شهری از جمله سالخوردگان و قشرهای مختلف جامعه اعم از کارگران، نیروهای نظامی و ماموران دولتی مواجه بود. بیسمارک برای حل مشکلات مزبور با ایجاد کمک های دولتی در زمینه بیمه درمانی و بیمه های تصادف و کمکهای مالی برای افراد سالخورده از سن 70 سالگی بنیان بازنشستگی را بنا نهاد. در آن زمان در کشور کانادا، فقر در بین افراد سالخورده شهری بسیار زیاد بود و افرادی که سابقه کاری در کارخانجات و مراکز صنعتی داشتند بعد از سن 70 سالگی مبلغ ناچیزی دریافت می کردند که هزینه زندگی شان را تامین نمی کرد. در سال 1920 دولت اولین برنامه کمکی و حمایتی خود را برای افراد سالخورده شهری بنیان نهاد و در انتخابات سال 1926، مک کنزی قول داد که قانون حمایت از افراد سالخورده را ایجاد و به اجرا درآورد. در سال 1927، این قانون به اجرا درآمد. به این صورت که تمام افراد سالخورده از سن 70 سال به بالا ماهیانه مبلغ 20 دلار به صورت مقرری دریافت نمایند که معادل 25 درصد حقوق متوسط کارگری بود،که در صورت فوت فرد، مشمول این مبلغ شده و به بازماندگان تعلق می گرفت. این برنامه به مرور زمان تکمیل شد و حتی هر روز شاهد کامل تر شدن آن هستیم به نحوی که امروزه سن بازنشستگی به 65 سال رسیده است. ***

در روز عشق چه کسی را فراموش کردید؟

ماه فوریه که آغاز می شود فروشگاه ها همه را به تقدیر از عشق دعوت می کنند. کارت های زیبایی برای همه افراد و همه سنین با زبان بی زبانی می گویند که دوست داشتن مختص گروه خاصی نیست. روز عشق، ستایش معنای زیبای کلمه ای است که احساس وجودش هر فردی را در هر سنی گرم و شاداب می سازد. متاسفانه در بسیاری از زوجین، عبور زمان، مشکلات کاری و یکنواحتی زندگی سبب می شود روزی را که بدون یکدیگر نمی توانستند زندگی کنند فراموش کنند. بسیاری از فرزندان پس از جدا شدن از والدین و تشکیل زندگی مستقل، از یاد می برند که پشت سرشان مادر وپدری زحمتکش بوده که خالصانه ترین عشق های ممکنه را به آنها داشته اند به نحوی که برخی از مردان همسرشان را جایگزین مادرکرده و برخی از زنان دقیقا همین نکته را از همسرشان توقع دارند و بسیاری از دوستان صمیمی که سالیان درازی تمام روزهای خوش و ناخوششان را تقسیم می کردند با افتادن فاصله مکانی بینشان از یاد می برند که حتی سالی یکبار حالی از هم بپرسند.