۱۳۹۱ تیر ۱, پنجشنبه

به کدام یک از آرزوهای مهاجرت رسیده ایم؟



برای برخی از ما مهاجرت پدیده ای سخیف و پیچیده نبوده است. صرف نظر از سپری کردن مراحلی مانند پیدا کردن کار، محلی برای زندگی و شناخت الگوهای فرهنگی و قوانین جدید که برای همه مهاجران، امری اجتناب تاپذیر محسوب می شود باید در نظر داشت برای بسیاری از افراد، تعریف مهاجرت با خاطراتی تلخ و دردناک همراه است. در جهانی زندگی می کنیم که طبق برآورد سازمان های مدافع بشر، سالانه بین 600 تا 800 هزار انسان توسط قاچاقچیان از مرزها عبور داده شده و به فروش می رسند. بسیاری از این افراد مورد بدرفتاری و کارهای غیر قانونی قرار می گیرند و با اینکه در انتها تعریفشان از حضور در کشور میزبان، مهاجرت است اما باید گفت شرایط زندگی مناسبی ندارند.
تعدادی از مهاجران، برای گریز از مشکلات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ناچار کوچ می کنند. آنها غالبا قبل از تصمیم گیری برای مهاجرت، اهداف و توانایی های خود را مورد بررسی قرار نمی دهند و موارد مهمی مانند شغلی را که بعد از مهاجرت قرار است پیشه خود کنند، تجربه و مهارت های خود، تسلط به زبان محلی شهر یا کشور مقصد، نیاز یا عدم نیاز جامعه مقصد به تجربه ها و مهارت های آنان، وجود یا عدم وجود شغل مورد نظرشان در شهر یا کشور مقصد و چگونگی تأمین مخارج تا زمان پیدا کردن کار مناسب را نادیده می گیرند و به همین دلیل، بعد از مهاجرت با شرایط سخت و ناگواری مواجه می شوند و گاه تنها عامل مهاجرت، جذابیت های کاذب و خیالی است که تناسبی با موقعیت و توانایی های فرد مهاجر ندارد که یا باعث مأیوس شدن و سرخوردگی آنها می شود و یا با پرداختن به شغل های کاذب، علاوه بر هدر دادن توانایی های خود، برای جامعه جدیدی که به آن وارد شده اند نیز دردسرها و معضلات فراوانی ایجاد می کنند. در آستانه روز کانادا هستیم، مکانی که مهاجران زیادی را با آرزوها و اهداف متفاوتی جذب خود کرده است. ما در سرزمینی که توانایی درخشان ساختن آینده فرزندانمان را دارد سخت تلاش می کنیم، آنقدر که در این مسیر فراموش می کنیم شرط نخست، سلامتی است. اغلب ما به عنوان پدران و مادرانی آینده نگر، به یاد نداریم آخرین باری که برای چک کردن سلامتی، پزشکمان را دیده ایم چه مدت گذشته است! باید گفت واقعیت این است که ما از فرصت ها و امکانات موجود به درستی استفاده نکرده ایم. شاید این که ما به چه دلیلی به کانادا آمده ایم آنقدر مهم نیست تا اینکه ببینیم آیا به اهدافی که آرزویش را داشته ایم رسیده ایم یا نه؟ فراموش نکنیم به هر دلیلی در کشوری که فرصت های طلایی آن معروف است زندگی می کنیم باید آینده نگر باشیم. آینده ای که در آن روزهای بیماری و عدم توانایی کار می تواند مسیرش را تغییر دهد. بیمه قوی ترین پشتوانه ای است که می تواند در چنین شرایطی ضامن حفاظت خانواده شود. بیمه با شکل ها و انواع مختلف آن بسته به شرایط مختلف مالی، سلامتی و شغلی افراد طراحی شده است. از ابتدای مهاجرت می توانیم برای آینده تحصیلی فرزندانمان برنامه ریزی کرده و یا قبل از بیماری و مشکلات جسمی، وضعیت مالی خود را برای روزهای عدم توانایی کار، با کمک بیمه، با ثبات نگه داریم. با بی فکری، بی توجهی و شاید غرق شدن در درگیری های شغلی، کانادا و مهاجرتمان را مسبب گرفتاری هایمان ندانیم!