۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

خشونت علیه زنان، تا کی؟

 
خشونت علیه زنان، به معنی قائل شدن هر گونه خشونت بر اساس جنسیت که نتیجه و یا پیامد احتمالی آن صدمه یا آزار فیزیکی، جنسی یا روانی زنان را در بر داشته باشد، صرفنظر از اینکه در محیط های عمومی و یا در زندگی خصوصی رخ دهد اطلاق می شود. 25 نوامبر، روز بین المللی نفی خشونت علیه زنان، اولین بار درسال ۱۹٨۱ در گردهمایی زنان امریکایی لاتین و حوزه کارائیب  به گرامیداشت سه زن آزادیخواه ( خواهران " میرابال" ) که در دومینیکن در سال ۱۹۶۰ در دوران دیکتاتوری رافائل تراجیلو به شکل فجیعی به قتل رسیدند، نامگذاری شد. با تلاش فراوان سازمان های زنان، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۹ بطور رسمی این روز را «روز جهانی حذف خشونت علیه زنان» نامید.
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی در سپتامبر ۲۰۱۱، در میان زنان ۱۵ تا ۴۹ سال، از ۱۵ درصد در ژاپن تا 71 درصد در اتیوپی و پرو، زنان خشونتی از نوع جنسی و فیزیکی را حداقل یکبار در زندگی تجربه کرده‌­اند.

آمار بانک جهانی حاکی از این است که تجاوز و خشونت خانگی بیش از خطر سرطان، تصادفات رانندگی، جنگ و مالاریا زنان بین ۱۵ تا ۴۴ ساله را در جهان تهدید می کند. در ۱۳ سال گذشته تنها در جمهوری کنگو دویست هزار زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند. در آمریکا بر اساس گزارش مرکز ملی جلوگیری و کنترل صدمات، سالانه ۴.۸ میلیون زن آمریکایی مورد حمله فیزیکی و تجاوز قرار می­گیرند.
در افغانستان اصولا آماری از خشونت علیه زنان وجود ندارد و خشونت علیه زنان یک امر نهادینه شده است. در ایران نیز آمار دقیقی از خشونت علیه زنان منتشر نمی شود و در تاجیکستان خشونت علیه زنان امری سنتی است. به گزارش سازمان ملل از هر سه زن در جهان، حداقل یکی در طول زندگی‌اش کتک خورده، به زور وادار به رابطه جنسی شده یا به شکلی دیگر هدف آزار همسر یا شریک زندگی‌اش قرار گرفته است. از همه غم انگیزتر موقعیت زنان در شرایط جنگی است تا آنجا که سازمان ملل، خشونت جنسی علیه زنان در دوران جنگ را مصداق جنایت علیه بشریت اعلام کرده است.
باید گفت برای زنان فرقی ندارد که این خشونت از سوی مردان زندگیشان است یا از سوی جامعه مردسالار و یا حکومت زن ستیز. خواسته های انسانی زنان بارها و بارها در بیانیه های آنان آمده است. در این خواسته ها مقابله با خشونت از هر نوع و شکلش برجسته می باشد. از جمله خواسته های آنان آزاد بودن و آزاد زیستن است.
***
به نظر می رسد امروزه زنان، بیشتر به شرایط زندگی و استقلال خود توجه نشان می دهند. بد نیست ضمن حفظ چهارچوب های شخصی خانواده مان به عنوان یک زن، موقعیت های مختلف خود را بررسی کنیم. اینکه فکر کنیم به دلیل داشتن زندگی مشترک، نیازی به آینده نگری نداریم اشتباهی جبران ناپذیر است. ضمن اینکه به تفکرات شخصی خود پایبندیم باید موقعیت مالی خود را برای فردایی که در آن بیماری و یا ناتوانی جسمی است بررسی کنیم. بیمه ناتوانی جسمی و یا بیماری های سخت از مهمترین پشتوانه هایی است که می تواند نیاز ما را از جهت داشتن پرستار و پرداخت هزینه های معمول تا رسیدن به سلامتی، برطرف نماید. شاید بد نیست اضافه کنیم که ضمن تلاش برای کسب آزادی، باید بیاموزیم که در این راه، از توجه به روال زندگی غافل نمانیم. در حالی که امیدواریم روزی زنان نیازی به ستیز برای حفظ طبیعی ترین حقشان  که همان آزادی است نداشته باشند امید داریم که روزی آنها از امروز برای آرامش فردا برنامه ای بنویسند تا بتوانند چیزی به نام افسوس را نیز در کنار خشونت، دفن نمایند.