۱۳۹۱ آذر ۲۳, پنجشنبه

مهاجرانی درستکار باشیم


در ابتدای مهاجرت به کانادا، مجموعه ای از دوستان و آشنایان به عنوان متخصصین در امور دستیابی به راههای خوشبختی و شناساندن جامعه میزبان در کانادا در اطراف ما هستند، کسانی که هر یک بنا به تجربیات خود ما را راهنمایی می کنند. طبعا به تعداد انسانها مسیرهای متفاوتی به دلایل فکری، رشد شخصیتی، میزان تحصیلات و نوع خانواده موجود است. ما در شرکت بیمه هر روز با داستانی روبرو می شویم که دستاورد اندرزهای برخی از دوستان محسوب می شود. زمانی که افراد به کشور جدید مهاجرت می کنند در ابتدای امر می خواهند بدانند این کشور چقدر تسهیلات برایشان مهیا کرده و از چه طریق می توانند راحتتر زندگی کنند، عده ای نیز هنوز گرد راه شان زدوده نشده مایلند مسیرهای دور پیشرفت را یک شبه طی کنند.

" راستی"، ستوده ترین، بهترین، استوارترین و پایدارترین صفت آدمی است. "راستی"، سامان منش روان است و معنای تکامل نیز می دهد.  آنچه در سر می پرورانیم، سرنوشت ما را تعیین می کند و "راستی" می تواند ما را در مسیری هموار بدون نگرانی پیش ببرد. به نظر شما فاصله بین راست و دروغ چقدر است؟ فکر می کنید برای این دو واژه چه بهایی پرداخت می کنیم؟ مطلب امروز ما به نتیجه یکی از این راهنمایی های از سر دلسوزی و نادانی بر می گردد. در حالی که مراحل اداری یکی از متقاضیان بیمه را بررسی می کردیم متوجه شدیم که تقاضای وی که مایل به کسب بیمه ناتوانی جسمی بود از طرف بخش پزشکی شرکت بیمه رد شد. آن خانم به توصیه دوستان برای اینکه از کمک های دولتی  استفاده کند اعلام ناراحتی جسمی کرده و در نهایت خود را از کار افتاده و شخصی با مشکلات متعدد جسمی معرفی کرده بود. البته تا اینجای کار همه چیز برای ایشان، مرتب بود اما این شخص در واقع دارای سلامت جسمی است ولی در نهایت آنچه به عنوان سند موجود است پرونده پزشکی وی می باشد که می گوید این فرد در حال حاضر سلامت جسمی ندارد. اگر عمیقتر فکر کنیم با یک راهنمایی غلط، تا آخر عمر امکان گرفتن پشتوانه ای برای دوران ناتوانی حقیقی زندگی از این خانم گرفته شده است. آیا این پیشینه ساختگی ارزش این را دارد که از امکانات متعددی که می توانیم در آینده کسب کنیم بی بهره باشیم؟ به بیانی دیگر با چنین تاریخچه پزشکی ساختگی، موجب سد کردن هر گونه طرح و برنامه ریزی از جمله مالی و بیمه برای خودمان می شویم و به ناچار باید همان راه تاریک را ادامه دهیم. اگر امکاناتی تعریف شده برای افرادی مشخص وجود دارد به معنای آن نیست که چشم بسته و دور از دقت آن را به هر قیمتی بپذیریم و از طرفی یادتان باشد که این امکانات الزاما برای همیشه ثابت و پایدار با حفظ کیفیت نیست و متعلق به افرادی با شرایطی مشخص شده است. اگر قرار است دوستان خود را راهنمایی کنیم بهتر است آنان را به تلاش برای رسیدن به سطح بالاتر زندگی تشویق کنیم. گرفتن کمک های دولتی می تواند درکوتاه مدت، یاری دهنده افراد با شرایط سخت مالی درکانادا باشد، اما اگر قرار است از آن برای فرار از سختی های کار و یا به عنوان پولی سهل الوصول استفاده کنیم، نه تنها درهای پیشرفت را بروی خود بسته ایم بلکه گاه برای حفظ شرایط اخذ کمک به طرقی متوسل می شویم که در آینده  امکان ترقی را از خود می گیریم. اگر مایلیم راهنمای عزیزانمان باشیم آنها را به عدم"راستی" دعوت نکنیم.