Thu, 02/28/2013 - 16:03 — farsi905
در
روز 8 مارچ 1875 زنان کارگر کارخانجات نساجی در شهر نیویورک برای بهبود
شرایطشان و همینطور اعتراض به پایین بودن سطح دستمزدشان، دست به تظاهرات
زدند. پلیس امریکا به طرز وحشیانه ای به آنان حمله و سرکوبشان کرد. این
مسئله باعث شد که زنان کارگر دیگر نیز به حقوق انسانی خود آگاهی پیدا کرده
و راه آنان را ادامه دهند. روز 8 مارچ 1907 زنان نساج امریکا دست به
تظاهرات زده و مجددا با سرکوب پلیس روبرو شدند. در سال 1908، حزب سوسیالیست
امریکا به تشکیل کمیته ملی زنان اقدام کردند و کارگران زن بافنده با خواست
ممنوعیت کار کودکان و کسب حق رای زنان در نیویورک ، دست به تظاهرات زدند.
رویدادهای 8 مارچ سال 1908 سبب شد که در سال بعد یعنی 1909، این روز بعنوان
نخستین روز ملی زنان در امریکا ثبت شود و در سال 1910 هشت مارچ بعنوان
روز جهانی زن پیشنهاد شد. روز 8 مارچ، روز برپایی جشن هایی برای زنان در کل
جهان است و بسته به مناطق مختلف با رنگ و بوی سیاسی و یا روز عشق و یا
چیزی شبیه به روز مادر برگزار می شود ، اما در مجموع روزی است که اصل سیاسی
و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده با قدرت اجرا می
شود.
گرچه از آغاز قرن بیستم به این سو، به دنبال برقراری قوانین
متکی بر دموکراسی و حقوق بشر، برخی از خشونت ها علیه زنان به طرز قابل
توجهی کاهش یافته است، اما هنوز زنان بیشماری در حالی که دوشادوش مردان در
عرصه چرخش زندگی تلاش می کنند و شعار مساوات و برابریشان به زبان، راحت می
آید، مسئولیت های طاقت فرسای دیگری نیز بر وظایفشان اضافه شده و با توجه
به مناطق مختلف، این دایره نامتناسب، بزرگتر و غیر قابل هضم تر به نظر می
رسد.
آمارهای مختلف در زمینه بیماری های زنان می گوید که آنان به
دلایل استرس، فشارهای جسمی، تغذیه نامناسب، ساعات کار بیش از ظرفیت توان و
عوامل ژنتیکی، در معرض انواع سرطانها و ناتوانی جسمی هستند. از سوی دیگر
روز به روز بر تعداد زنانی که به تنهایی و اغلب با داشتن فرزندی ناچار به
پرداخت هزینه های زندگی هستند افزوده می شود. این در حالی است که هنوز
جوامع حتی روشنفکر با زبانی زیبا و فریبنده ولی در عمل با این قشر آسیب
پذیر، متاسفانه تحقیر کننده برخورد می کند.
صرف نظر از ابعاد سیاسی در این خصوص، از دیدگاه بیمه باید گفت
اشتباه بزرگ اغلب زنان این است که در لابلای گرفتاری های شخصی و خانوادگی
خود از آینده خویش غافلند. این تاسف آور است که بگوییم در حالی که زنان
"بخصوص زنان تنها" به آینده نگری نیاز دارند، تمایل کمتری برای برنامه ریزی
در خصوص روزهای ناتوانی شان نشان می دهند. بسیاری از آنان برای آینده
تحصیلی فرزندشان حتی سوالی نکرده اند و همه اینها در شرایطی است که با هر
اندازه توان مالی می توانند موقعیت آینده شان را قابل قبولتر نمایند.
کوتاه سخن اینکه اگر به عنوان یک زن، بدنبال احقاق حقوق خود
هستیم، باید در نظر داشته باشیم که شرایط زندگی فردای خود را نیز از یاد
نبریم. بیمه ناتوانی جسمی و بیماری سخت دو بیمه ای هستند که می توانیم با
قاطعیت به لزوم داشتن آن تاکید کنیم. این دو بیمه پاسخ ما را در زمینه" چه
کسی هزینه های دوران ناتوانی و بیماری زنان را خواهد داد؟" به روشنی می
دهد.
سلامتی امروز در عین نعمت، فرصتی است برای اخذ آنچه فردا نیازمند آنیم.
شما می توانید با دیدن لینک زیر، توضیحات بیشتری در زمینه نیازمندی یک زن به بیمه دریافت کنید:
http://www.insufin.com/Critical