۱۳۹۱ شهریور ۱۶, پنجشنبه

نقش زیبای پرستار بر قامت بیمه

بستن کوله بار هجرت بسیاری از ما با تعمقی دقیق، همراه نبوده. برخی به ناچار، در کوتاهترین زمان ممکنه از وطن گریخته و برخی به دلایل رسیدن به موقعیت های بهترشغلی و تحصیلی و داشتن رفاه بیشتر، ادامه زندگی را در مکانی خارج از وطن، انتخاب کردند. تقریبا 85 درصد از مهاجران معتقدند از مقصد، چیزی نمی دانسته و به امید ترقی، جابجا شده اند.
اگر از مسائل روحی و کاری مهاجران، صرف نظر کنیم به جایی می رسیم به نام امنیت آینده که آن هم در پیچ و خم مشغله های کاری فراموش می شود. مهاجران، آنقدر از داشتن کار خوشحالند که بسیاری از آنان به از دست دادن شغلشان هرگز جدی فکر نمی کنند. امروزه در41 کشور، بیش از یک پنجم جمعیت از مهاجران خارجی تشکیل شده‌است و می توان گفت جمعیت دنیا در حال مخلوط شدن است و به سویی خواهد رفت که شاید افراد در آینده برای معرفی خاندان خود به کشورها و ملیت های گوناگون اشاره کنند. اگر در دایره ای وسیع تر، مهاجرت را برانداز کنیم، به نقاط خالی بسیاری بر می خوریم. نقاطی که به آنها آشنایی نداریم. نقاطی که در ادامه زندگی صحیح ما نقش پررنگی داشته اما مورد بی توجهی و یا بی اطلاعی قرار گرفته است. همه ما در این جدل تفاوت فرهنگی و مکانی باید شرایط مالی خود را در زمان های مختلف، بسنجیم. آیا در کشوری که بسیاری از ما از خانواده و طبعا شرایط حمایتی آنها دوریم برای روزهای بیماری چه تدبیری اندیشیده ایم؟ آیا فکر می کنیم ما اصلا بیمار نمی شویم؟ آیا گمان می کنیم هنوز پیر نشده ایم و بیماری با کهولت سن، مرتبط است؟ آیا به دلیل داشتن بیمه اهیپ، همه چیز را رایگان می پنداریم؟آیا اینجا همه بیماران به دلیل امکانات بهداشتی مناسب، به سرعت به  سلامتی می رسند؟ و...

متاسفیم که بگوییم بیماری و ناتوانی جسمی، هیچ یک با سن، ارتباط دائمی ندارند و هر یک از ما با واژه سلامتی، تنها لحظه ای فاصله داریم. بد نیست در اینجا به هزینه های متعارف بیماری های سخت اشاره کنیم: پرستار خصوصی می تواند به طور تقریبی ساعتی 30 دلار باشد، تغییرات و بهینه ساختن محل زندگی فرد بیمار مانند شیب ورودی به خانه، امکانات کمکی جهت افراد معلول، آسانسور، صندلی چرخدار استاندارد که بین 3000 تا 6000 دلار هزینه دارد و اگر قرار باشد این صندلی اتوماتیک (موتوردار) باشد می توان برای آن بین 8000 تا 10 هزار دلار را پیش بینی نمود. هزینه دارو حدود 10 هزار دلار به بالا در سال می شود که با توجه به نوع بیماری و شدت آن و احیانا داروهای خاص نظیر شیمی درمانی، این ارقام به مراتب بالاتر می رود و هزینه های حمل و نقل که مسلما جابجا کردن بیمار صعب العلاج از دیگران متفاوت است و باید شرایطی متفاوت برایش فراهم کرد. به خاطر داشته باشید که 67 درصد هزینه های بیماری های سخت، به طور مثال سرطان، توسط دولت مورد پوشش نخواهد بود و این می تواند هشدار جدی برای آن دسته باشد که بر این باور بوده و هستند که می توانند تمامی هزینه ها را از پوشش بیمه اجتماعی دریافت کنند و دیگر نیازی به پرداخت پول ندارند. همانطور که به خوبی می دانید این باور غلط است و با توجه به روندی که در پیش است هر روز از پوشش بیمه اجتماعی دولتی هم کاسته می شود.  ما بیمه تامین اجتماعی داریم اما در روزهای بیماری، این بیمه نمی تواند هزینه های روزمره ما را پرداخت کرده و بیکاری و به تبع آن بی پولی ما را پوشش دهد. به عنوان مهاجرانی که همیشه همقدم جامعه میزبان دویده، اما اغلب از جایگاه های متناسب با دانش خود دور مانده ایم باید برای حفاظت خود در روزهای بیماری و به تبع آن ناتوانی، همین روزی که سلامتی هنوز بر جسممان می درخشد فکری کنیم.
 بیمه، در دوران سخت مواجهه با بیماری، نقش پس انداز، پرستار، پرداخت کننده هزینه های دارو، اجاره و یا مورگیج را به عهده می گیرد. هر یک از مهاجرانی که بیمه بیماری های سخت را اخذ کرده و از قضا دچار یکی از 32 بیماری سخت شده اند اعتراف کرده اند که پشتوانه مالی بیمه در این دوران توانسته، نگرانی های اقتصادی از بابت معالجه و هزینه های منزل را از دوش بیمار و خانواده اش بردارد. توصیه ما به شما اخذ بیمه و دانستن آنچه دریافت می کنید می باشد. ما به دلیل اقتضای فضای کاریمان در معرض برخورد روزانه با وقایعی هستیم که بعضا برای حل آن، نمی دانیم چه بگوییم. گاها متاسف می شویم که جامعه مهاجر ایرانی آنقدر گرفتار شده که پدر خانواده به گفته خودش فرصتی جهت توضیح بیمه ای که داشته برای همسرش پیدا نکرده و سالها زن خانواده نمی دانسته که می توانسته از بیمه عمرهمسرش استفاده نماید. بسیار دردناک است که کسی به گفته خودش سالها فکر می کرده بیمه بیماری سخت گرفته در حالی که در زمان بیماری متوجه شده آنچه اخذ کرده بیمه عمر بوده!
 همه اینها نمی تواند نشانه کمی وقت و گرفتاری های شغلی ما باشد، بلکه بیشتر به نظر می رسد انگیزه های توجه ما، ارتباطات فردی، دوستی و گاه حتی خانوادگی مان کمرنگ شده و متاسفانه  این یکی از تغییراتی است که در روند جابجایی برخی از ما رخ داده است. اگر بیمه بیماری های سخت را هنوز اخذ نکرده اید در نظر داشته باشید که فردا می تواند دیر باشد.!