۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

پرستار دیروز بیمار امروز



" سالها از همسرم پرستاری کردم. او بیمار بود و من که او را همیشه دوست داشتم، تا روزی که زنده بود با جان و دل مراقبت از او را به عهده گرفتم. اکنون که 4 ماه از درگذشت او می گذرد مبتلا به دردها و بیماری های گوناگون شده ام و ..."
***
از این جمله ها بسیار شنیده ایم. زنان و مردانی که با مهر در روزهای ناتوانی دیگری ، به یاری اش می شتابند و گاها نقش پرستار ثابت فرد مقابل را بنا به علل  ضعف مالی و یا عشق خود به عهده می گیرند. در این مقاله سعی داریم به وضعیت نه بیمار که پرستار بپردازیم.
طبیعتا زمانی که یکی از اعضای خانواده دچار بیماری و یا ناتوانی جسمی شود دیگر اعضاء سعی در یاری رساندن آن فرد دارند. از آنجایی که هزینه های پرستار نیز بالاست معمولا جز در شرایط استثنایی، افراد خانواده این مسئولیت را به عهده می گیرند. اینکه در این میان ممکن است فرد پرستار شغل خود را از دست دهد بحثی  است که در دراز مدت به خانواده فشار روحی خواهد آورد. زندگی امروزی ما مهاجران کاملا با زندگی منسجم ایرانی در کشورمان تفاوت دارد. در آنجا معمولا در زمان مشکلات جسمی، فامیل به یاری فرد بیمار می شتابند و برنامه ریزی می کنند که می توان آن را به تعداد زیاد فامیل و دوست و شکل زیستی آنجا مرتبط دانست. اما در مهاجرت داستان کمی تغییر می کند. همه ما دوستانی داریم که دیگر فامیل ما محسوب می شوند، اما باید گفت فامیلی سخت گرفتار.

همه این جمعی که به داشتن آن دلگرم هستیم از صبح تا شب درگیر امور مختلف زندگی شان هستند و ما در حالی که در این میدان می دویم گاه با آنها بدون توقف همسو می شویم و این به آن معنا نیست که اگر یکی مان در این میدان متوقف شد،  بقیه بتوانند بایستند. باید تاکید کنیم " نتوانستن " و نه " نخواستن " در اینجا مطرح است. نکته قابل تاملی که باید افزود این است که وقتی فرد عادی منزل ، نقش پرستار را بازی می کند ، بتدریج از سلامت خود غافل می ماند. این پرستار که از بد حادثه به این کار روی آورده از چگونگی صحیح حرکات بدنی اش آگاه نیست و رفته رفته به همراه استرس و نگرانی های حاصل از ارتباط نزدیک او با فرد بیمار، به بیمار دیگری تبدیل می شود که گاه بر اثر فشارهای روحی، این بیماری را تا مدت ها حس نمی کند. به همین دلیل پس از سپری شدن دوران پرستاری، غالبا می شنویم که این شخص به شکلهای گوناگون، دچار بیماری می شود. شاید بد نباشد که فکر کنیم ما به عنوان جامعه ای که بنا بر ضرورت های  اجتماعی ، از میزبانی و پرستاری رایگان تا حدود زیادی محرومیم ، باید در مورد آینده خود و اطرافیانمان سنجیده تر پیش بینی کنیم.  قرار نیست بیمه بگوید که می تواند جلوی بیماری را بگیرد، اما بیمه به قطع می گوید که می تواند در زمان نیاز آنقدر شما را حمایت کند که بتوانید پرستاری حاذق در روزهای بیماری داشته و از عهده تعهدات مالی تان نیز به راحتی  برآیید.
با بی توجهی امروز، فردا را برای خود واطرافیانمان سخت نکنیم.