۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

ناشنوایان، شنوندگانی دقیق ترند



در باغچه زندگی نشسته بود و با دستان کوچکش چیزی می کاشت.
نگاهش کردم، حس اعتمادش با نگاهم برانگیخته شد و با چشمان معصومانه اش فهمید چه می پرسم.
گفت: ستاره می کارم.
دوباره نگاهش کردم، پاسخ داد: میوه های ستاره ام، خورشید خواهد شد.
حس غریبی به من دست داد. چرا خورشید؟
لبخندی زد و باز با همان نگاه پاسخ داد: تمام هستی با آب، خاک و خورشید پیوندی زندگی بخش دارد. گل ها با خورشید برمی خیزند. پرسیدم: پرندگان؟ پاسخ داد: پرواز زیباست، من آواز آنها را حس می کنم. ...
و انسان؟
به زمین نگاه کرد و این بار با انگشتان اشاره زبان گشود: ما که می خواستیم زمین را آماده مهربانی کنیم، افسوس که خود نامهربان بودیم.
آری، او ناشنوا بود و برای ایجاد رابطه، از دست هایش استفاده می کرد. همان گونه که تاریخ انسان اندیشه ورز، رابطه ای ناگسستنی با دست های انسان دارد.
***

ناشنوا به فردی اطلاق می گرددکه مقدار باقیمانده شنوائی او برای فراگیری زبان از طریق شنوائی، استمرارتکلم طبیعی وفراگیری مطالب ازراه گوش کافی نباشد. از سال ۱۹۵۷ میلادی همه ساله هفته آخر سپتامبر به عنوان هفته جهانی ناشنوایان نامگذاری شده است. بنابراین در آستانه چنین روزی قرار گرفته ایم.
سخن گفتن، یکی از ویژگی ‏های ممتاز بشری است. انسان از راه سخن گفتن با دیگر افراد جامعه رابطه برقرار می ‏کند، می ‏فهمد و می‏ فهماند. ناشنوایان نیز می ‏کوشند به شیوه‏ای خاص با دیگران ارتباط برقرار کنند. زبان اشاره، زبان ارتباط ناشنوایان است که سبب می‏ شود این افراد با یکدیگر و دیگران ارتباط برقرار کنند
اولین قدم ها در راه آموزش ناشنوایان در قرن 18 میلادی شروع شد وپس از آن بدون وقفه ادامه یافت. از پیش قدمان در آموزش ناشنوایان می توان به :ساموئل هو انگلیسی، توماس هاپکینز گلودت امریکایی، دکتر الکساندر گراهام بل و... اشاره کرد.
مخترع زبان اشاره ایتالیایی به نام جرونیمو كارادانو بود که به فكر افتاد با استفاده از حروف مكتوب الفبا،‌كرولالها را آموزش بدهد. در سده هیجدهم، یك فرانسوی به نام شارل دولوپه نوعی زبان علامتی ابداع كرد. این زبان، روش جدیدی بود برای استفاده از مجموعه حركات سنتی دست و بازو به شكلی كه بیان كننده فكر شخصی باشند. در اینجا بی انصافی است اگر نام جبار باغجه بان و ذبیح الله بهروز را که پیشگام تعلیم و تربیت کودکان  ناشنوا در ایران در سال 1303 بوده اند را فراموش کنیم، انسان هایی که در یک همدلی عاشقانه با این قشر، تمام سعی خودشان را کردند که بخشی از حقوق ناشنوایان را که جامعه به آن بهایی نمی داد، به آنها هدیه کنند
از دیدگاه شنوایی شناسی هر کس با هر میزان کم شنوایی و با هرنوع از آن  و نیز با هر سنی جزئی از جامعه کم شنوایان محسوب شده ونیاز به خدمات جامع توانبخشی شنوایی وگفتار داشته و در جامعه باید مورد توجه قرار گیرد. در اینجا باید اشاره کنیم که با داشتن بیمه های تکمیلی می توان از پوشش سمعک برخوردار شد. بیمه های گوناگون برای کسب آرامش و تامین مالی زندگی در شرایط غیر عادی طراحی شده اند. کم شنوایی و یا مشکلات شنوایی، مانند همه بیماری های دیگر از قبل علامت هشدار ندارند. اگر لحظه سلامت ما همین لحظه است، دلیلی بر تضمین حفظ این شرایط در نفس بعدی ما نیست. ضمن اینکه زندگی هدیه ای زیباست باید گفت نوع آن نیز می تواند اندازه آن زیبایی را تعریف کند. اگر من و شما می خواهیم آرامش لحظه های نرسیده را حفظ کنیم باید شرایط مالی مان رافراموش نکنیم. اگر مایل به حفظ و دور اندیشی برای خود هستید امروز با ما تماس بگیرید.
***
دنیای عزیزم، من یک ناشنوا هستم، ولی نه تنها از ناشنوا بودن ناخرسند نیستم بلکه بر عکس شکر گذار خالق متعال خویشم. من نه تنها احساس ضعف نمی کنم بلکه خود را قوی، قادر و آماده برای جدال با هر مشکلی می دانم و از همنوعان خود می خواهم که حقوق ما را محترم بشمارند، ما را بفهمند و با ما همراه باشند.
( آبراهام بن گورا، ناشنوایی از کشور گینه)